امروزه در بسياري از كشورهاي توسعه يافته نيروي انساني ماهر و خلاق در فرآيند توسعه نقشي انكار ناپذير دارد و در اين ميان نقش نخبگان علمي و اجرايي به منزلهي موتور محركه توسعه، غيرقابل انكارست.هر چند ايده اتاق تفكر» در بسياري از ادارات و نهادها مورد توجه قرار گرفته است اما متأسفانه هيچ فكر نو و تازهاي از اين اتاقها خارج نميشود.....
امروزه در بسياري از كشورهاي توسعه يافته نيروي انساني ماهر و خلاق در فرآيند توسعه نقشي انكار ناپذير دارد بطوريكه در اين كشورها 64 درصد سرمايههاي ملي را نيروي انساني كارآفرين تشكيل ميدهد و بحثهاي ديگر همانند انرژي، سرمايه و استعدادها در اولويتهاي بعدي قرار دارند. در اين ميان نقش نخبگان علمي، اجرايي و فني به منزلهي مغز متفكر و موتور محركه توسعه غيرقابل انكارست كه با نگاهي موشكافانه و حل مسائل جامعه با ايجاد مدلهاي اجرايي منشاء تحولات بنيادين در حوزههاي مختلف شدهاند.
هر چند ايده «اتاق تفكر» در بسياري از ادارات و نهادها مورد توجه قرار گرفته است و بعنوان يكي از كاركردهاي جديد حوزهها معرفي ميشود اما متأسفانه شاهد هستيم كه هيچ فكر نو و تازهاي از اين اتاقها خارج نميشود و روند كما فيالسابق، طي شده و هيچ پيشرفتي را شاهده نبودهايم.
مهمترين دليل براي عدم پيشرفت را ميتوان به عدم استفاده از نخبگان در اينگونه اتاقها اشاره كرد كه متأسفانه راهي براي ورود و حتي شناسايي آنان انديشيده نشده است. نخبگان جامعه از سرمايههاي عظيم استان هستند و بايستي براي حضور آنان در صحنههاي مختلف زمينههاي لازم توسط نهادهاي مربوط فراهم شود،ميتوان با نزديك نمودن آنان به مردم بوسيله بازديدهاي مختلف از روستاها و مناطق اين فاصله بوجود آمده را از ميان برد و آنانرا با مشكلات، معضلات و نقايص بصورت عملي آشنا نمود. مهمترين مسئله اينست كه نخبگان علمي و اجرايي را نبايد محافظه كار نمود، يعني نبايستي با آئيننامهها، بخشنامهها و روابط تعريف نشده در محدوديت قرار داد. بلكه در ارائه نظرات كارشناسي واقعيتهاي علمي را در نظر بگيرند و از استقلال فكري برخوردار گردانيد. اما نخبگان جامعه در هر شرايطي كار نميكنند بلكه زمينههاي اجتماعي و اداري لازم براي به روز نمودن نمودن خلاقيتها و بكارگيري توان فكري ميخواهند كه اين امر مهم بايستي توسط مديران عالي استان ايجاد شود كه در رأس آنان «استاندار» قرار دارد. چرا كه نخبگان بدليل داشتن مهارت بيشتر و تعهد كاري بالاتر زير نظر مديران ناتوان و غير حرفهاي كه قصد استفاده ابزاري از نخبگان را داشته باشند كار نميكنند و در اين شرايط است كه بحث انفعال نخبگان و مهاجرت آنان پيش ميآيد و اوليهترين كاركرد آن تهيشدن نيروهاي مديريتي و مولد است. براي اينكه نخبگان بتوانند در استان فعاليت كنند و منشاء فراگيري توسعه در استان شوند ميبايستي اغلب مديران عالي، مياني و اجرايي از نخبگان انتخاب كنند تا بتوانند استعدادهاي خود را در محيط كار بروز دهند و اين امر موجب خواهد شد در دورههاي بعدي از نخبه گرايي حمايت نمايند و بدين گونه جامعه از مديران علم گريز خالي خواهد شد. از ديگر راهها سهيم نمودن نخبگان در تصميمگيريها و استفاده از نظرات و پيشنهادهاي آنان است و مديران عالي بايد بر اجراي صحيح آن نظارت كند. يكي از راههاي ديگر اينست كه حداقل پست سازمان نخبگان «مشاور عالي» باشد تا در كوران كار و محيط بمانند و از آن اطلاعات درستي داشته باشند. در پايان ميتوان به تسهيلات دولتي مثل فرصت مطالعه، تحقيق و وام بانكي نام برد كه در اختيار اين عزيزان قرار گيرد.
قطعاً دخيل نمودن نخبگان در روند توسعه استان موجبات تسريع آن خواهد شد و حساس نمودن آنان به مسائل و وقايع موجب خواهد شد ملت از نظرات كارشناسي و تخصصي آنان در جهت بهبود وضعيت حاضر بهرهمند گردند.
علي عالي كردكلايي ـ offroad1362@yahoo.com
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();